صدا
من از سر زمین غریب می آیم
با کوله بار بیگانه گی ام بر دوش
و سرود خاموشی ام بر لب
من یونس صدایم را
آن گاه که از رودبار حادثه می گذشتم
دیدم،
در کام نهنگی فرو رفت
و تمام هستی من در صدایم بود
پرتو نادری