انقراض نسل ستاره گان عاشق
خورشید من ماتم گرفته است
خورشید من چشم آن ندارد
تا انقراض نسل ستاره گان عاشق را تماشا کند
خورشید من در آن سوی ابر های فاجعه
گردونۀ بامداد را
دو اسبه می راند
شاید در جستجوی مشرق تازه ییست
خورشید من یک روز هستی بزرگش را
با حنجرۀ کهکشانی فریاد می زند
که با غروب بیگانه است
اگست 2002 شهر پشاور