به برگۀ پیشـین به برگۀ اصلی به برگۀ بعدی  

مولانا درخانۀ شيخ فريدالدين عطار

در نيشابور سلطان العلما به ديدارعارف و شاعر بزرگ شيخ فريدالدين عطار می شتابد. با آن که افلاکی و فريدون سپه سالار و نيز سلطان ولد زمانی که به بيان سرگذشت مولانا پرداخته اند چيزی در ارتباط به اين ديدار نگفته اند؛ ولی بر اساس مطالعات و تحقيقاتی که مولوی شناسان در اين زمينه انجام داده اند گفته میشود که ممکن چنين ديداری رخ داده باشد. به قول استاد فروزانفر:

« اين ملاقات ممکن است اتفاق افتاده باشد، برای آن که وقتی بهاء الدين ولد از خراسان سفرکرد، هنوز عطار زنده بود و از رسوم صوفيان است که در سفر هرجا مردی را نشان دهند به زيارتش می شتابند. علی الخصوص که عطار يکی از مردان به نام عصر خويش بوده و قطعاً بهاء الدين ولد اشتياق ديدار او را داشت ».

عطار در نخستين ديدار، آن ظرفيت عرفانی و روحانی مولانا را میشناسد و خطاب به سلطان العلما، پيمبر وار پيشگويي می کند که: « زود باشد اين فرزند توآتش در جان همه سوخته گان عالم بزند ».

ظاهراً شيخ فريدالدين عطار نخستين عارف و شاعر بزرگ ادب فارسی دری است که در بارۀ مولانا و آيندۀ او اظهار نظری کرده است. شيخ عطار اسرارنامه آن منظومۀ عرفانی- اخلاقی خود را به جلال الدين محمد هديه میکند. " اسرارنامه " که در سه هزار و سه صد بيت سروده شده است اين گونه آغاز می يابد:

به نام آن که جان را نور دين داد
خـــرد را در خـــدا دانی يقـين داد

به درستی معلوم نيست که شيخ فريدالدين عطار در اين هنگام چند ساله بوده است. برای آن که درتاريخ تولد او عقايد يک دستی وجود ندارد. از پارۀ شعر های شيخ بر می آيد که او عمر درازی داشته است. چنان که او در شعر زيرين اشاره به هفتاد ساله گی خود دارد:

کارم از عشق تو به جــان آمد
دلــــــم از درد درفـــغــان آمد
چون زمقصود خود نديدم بوی
سـوی عمـــرم رۀ زيــان آمد
دين هفــتاد ســـاله داد بــه باد
مـــــرد ميـــخــانۀ مـغـــان آمد


در جای ديگری خود را هفتاد و اند ساله گفته است:

مرگ در آورده پيش ، وادی صد ساله را
عمر تو افگـــنده شب بر سر هفـــتاد و اند


شيخ فريدالدين عطار به سال 618 در شهر شاد ياخ به دست سپاهيان چنگيز کشته شد. تاريخ تولد او را به اختلاف گاهی 512 - 513 نوشته اند؛ اما استاد سعيد نفيسی آن را 537 و استاد فروزانفر 540 دانسته اند که بيشتر اتفاق نظر بر سال 540 است. بناً شيخ فريدالدين عطار به هنگام ديدارمولانا، 76 تا 77 سال داشته است. اما دولت شاه سمرقندی در " چهار مقاله "، عمر شيخ را يک صد و چهارده سال نوشته است.