آيا جهان بزرگ ما به دهکدۀ کوچکی بدل شده است؟
اين روزها در حقيقت اين گفته کمتر کسی شک میکند. برای اثبات چنين گفته يی شايد بتوان دلايل زيادی ارائه کرد؛ ولی بدون ترديد يکی از دلايل مهم رشد و توسعه شگفتی انگيز مطبوعات پس از نيمۀ دوم سدۀ بيستم بدين سو می تواند بود.
با اختراع راديو، تلويزيون و اخيراً کامپيوتر و شبکۀ جهانی انترنيت و پيدايي نشريه های برقی ديگر هيچ جای ترديدی باقی نمانده است که جهان ما به دهکدۀ کوچکی بدل شده است و اما اهميت مطبوعات و رسانه ها تنها در اين نيست که توانسته است جهان را به دهکده يي بدل کند، بلکه مطبوعات در امر شناخت و تاثير متقابل فرهنگ جوامع گوناگون بشری بر يکديگر نيز نقش گسترده يی دارد. کشوری که در آن رسانه ها و مطبوعات به گونۀ سازندۀ آن شکل نگرفته است، در حقيقنت جامعه يی است در انزوا که نمی تواند خود را به جامعۀ جهانی بشناساند. در کشور های بزرگ غربی پيشينۀ مطبوعات به سده های هفدهم و هجدهم بر می گردد، در حالی که در بسياری از کشور های آسيايي پيدايي مطبوعات به نيمۀ دوم سدۀ نوزدهم و اوايل سدۀ بيستم بر می گردد. شايد بتوان گفت که مطبوعات و رسانه ها اساساً يک پديدۀ غربی است که بعداً کشورهای شرقی و از جمله افغانستان از آن پيروی و تقليد کرده اند.