به برگۀ پیشـین به برگۀ اصلی به برگۀ بعدی  


شمس النهار و  تاثيرگذاری آن  بر رشد بشری

در اين ارتباط به گونۀ فشرده می توان به موارد زيرين اشاره کرد:
با انتشار " شمس الهنار " نخستين بار مردم افغانستان و به گونۀ مشخص شهروندان کابل توانستند کمابيش با مفهوم مطبوعات و اهميت آن در زنده گی آشنا شوند. غير از اين " شمس النهار " اين زمينه را پديد آورد تا نخستين تخمه های روزنامه نگاری در کشور افشانده شود. چنان که اين نشريه علاوه بر کارمندان خود در کابل خبر نگارانی هم در بعضی از مناطق کشور داشت تا خبرهای مربوط به منطقه را به " شمس النهار " جهت نشر بفرستند. مسالۀ ديگر اين که زبان روزنامه نگاری فارسی دری در افغانستان با " شمس النهار " آغاز گرديده است.

در آن روزگار در کابل و شمار شهرهای ديگر افغانستان رسم بر اين بود که خبرهای مربوط به امارت و بعضی مسايل ديگر به وسيلۀ جارچی ها در چهار راه های شهر با صدای بلند جهت آگاهی مردم جارزده می شد؛ اما پس از " شمس النهار " مردم نخستين بار به يک وسيلۀ مدرن اطلاع رسانی دسترسی پيدا کردند و دريافتند که جارزنی يگانه وسيلۀ اطلاع رسانی نيست. با اين حال رسم جارزنی به حيث يک شيوۀ سنتی اطلاع رسانی تا ساليان درازی در افغانستان همچنان ادامه يافت.

با انتشار " شمس النهار " شهروندان کابل امکان آن را يافتند تا به اخبار منطقه و جهان از طريق مطبوعات دست رسی پيدا کنند. از شماره های " شمس النهار " بر می آيد که دست اندرکاران اين نشريه به انتشار خبر اهميت زيادی می داند. اين خبرها شامل خبرهای مربوط به امارت، اخبار شهر کابل و ولايت؛ اخبار کشورهای همسايه، کشورهای اروپايي و حتی ايالات متحد امريکا می گرديده است. انتشار چنين خبرهايي می توانست در بلند بردن سطح آگاهی رده های با سواد کشور از تحولات منطقه و جهان  بسيار سودمند بوده باشد.

با انتشار " شمس النهار " زمينۀ آن به وجود آمد تا افغانستان با شبکه يي از اطلاع رسانی جهانی رابطه  پيدا کند. چنان که اين نشريه اطلاعاتی را از نشريه های انگليسی، عربی، اردو و ترکی انتشار می داد که در اين ميان منابع هندی مورد استفادۀ بيشتری بوده است. استفاده از منابع خارجی دست اندرکاران " شمس النهار "  را بر آن وا می داشت تا اطلاعات و گزارش هايي را به زبان فارسی دری ترجمه کنند. اين امر سبب شد تا تدريجاً اين نشريه به يگانه نهاد ترجمه در کشور بدل شود. به مفهوم ديگر می توان گفت که مترجمان " شمس النهار " نخستين پايه گذاران ترجمه  در کشور بوده اند.

ترجمه از زبانهای خارجی به زبان فارسی دری تغيیراتی را در شيوۀ نوشتاری اين زبان به وجود آورد. به زبان ديگر اين امر در شکل گيری نخستين شيوۀ نوشتاری ژورناليستی اين زبان در افغانستان خيليها مهم بوده ا ست. با اين همه نبايد تصور کرد که  " شمس النهار " از خواننده گان چشمگيری داشته است، برای آن که در آن روزگار در افغانستان شمار اندکی از سواد بر خوردار بودند. با اين حال آن گونه که در افغانستان تا هم اکنون مروج است افراد با سواد هميشه در ميان مردم حيثيت منبع خبر و اطلاع دهی را داشته اند. چنان که  مردم بخشی از اطلاعات مورد نیاز خود را از زبان آنها می شنيده اند. مسلماً يک چنين امری در مورد خواننده گان " شمس النهار " نيز می تواند صدق کند که مطالب اين نشريه در گام دوم به وسيلۀ خواننده گان آن در ميان مردم نيز پخش ميشده است. و اما در کار " شمس النهار " کاستی های چشمگيری هم وجود داشت. مثلاً " شمس النهار " از زبان يک دست و پيراسته يي بر خودار نبود. حتی شماری از کارشناسان بدين باور اند که گاهی زبان بعضی نوشته ها چنان ناهموار و نا پيراسته بوده است که درک و فهم نوشته ها را برای خواننده گان دشوار می ساخته است. غير از اين " شمس النهار "  نوشته های انتقادی بر امارت و شخصيت های بلند پايه يي حکومتی را به چاپ نمی رساند. ژانرعمدۀ ژورناليستی پس از خبر در آن مقاله بوده است که بيشتر موضوعات اخلاقی، دينی و اجتماعی را در بر می گرفت.