و این ماجرا را نقطۀ پایانی نیست!
دوستان ارجمند، ما به هیچ قبیلۀ دیگری وابسته نیستیم جز به قبیلۀ قلم، قبیلۀ بزرگ قلم؛ همان قلمی که خداوند به آن سوگند یاد کرده است؛ سلام و رحمت خداوند بر شما باد! ماجرای من و آقای نجفی وزیر ترانسپورت بر سر این نوشته یی آغاز شد که زیر نام « رییس جمهور آینده را چه کسی انتخاب می کند! » حال هر کسی از دیدگاه خود در پیوند به این ماجرا سخن می گوید. در کشور ما که با دریغ ذهنیت قومی و قبیلوی سایۀ سنگین تری دارد و نیرومندتر از هر گونه ذهنیت مدنی و شهروندی به نظر می آید، شماری هم بی علاقه نیستند ... ادامه
نسل غریب عاطفه
باید برای کتاب تازۀ کریمه شبرنگ « پلههای گناه آلود » چیزی بنویسم، او وقتی از من چنین خواست، گفتم بگذار یکی از شاعران جوان در پیوند به این کتاب چیزی بنویسد. تا جایی که من می پندارم دور تازه یی با ویژهگی های خودش در شعر فارسی دری افغانستان اندک اندک شکل گرفته است. در این میان شماری از شاعران جوانان با نیروی شگرفی رو به کمال گام بر می دارند. در چنین وضعی این جوانان اند که باید بیشتر به بیان ویژه گی های شعری این دوره بپردازند. برای آن که آن ها خود این ویژه گی ها را ایجاد کرده اند.... ادامه
یاد داشتی در پیوند به طنز و طنز نویسی
طنز و طنز نویسی به آن مفهومی که امروزه در ادبیات غرب از آن اراده می شود، در افغانستان سابقۀ درازی ندارد. این در حالیست که ادبیات کلاسیک فارسی دری چه در بخش نظم و چه در بخش نثر به پیمانۀ قابل توجهی از چاشنی طنز بر خوردار بوده است. در این میان، عبید زاکانی شاعر سدۀ هشتم هجری، بعداً ایرج میرزا و اسماعیل سیاه بیشتر از دیگران از ذهن و زبان طنز پردازی بر خوردار بوده و آثار درخشانی نیز آفریده اند. با این حال کلاسیک های فارسی دری بیشتر طنز را به مفهوم هزل یاد کرده اند ... ادامه