دولت ایران و غارت تیل افغانستان
از قدیم گفته اند دوستان را در روز های دشوار می توان آزمایش کرد. مردم افغانستان بدون تردید یکی از دشوار ترین دوره های زنده گی خود را پشت سر می گذارند. هم اکنون بُحران سیاسی در کشور، آینده را در برابرِ ما تاریک ساخته است و در جهت دیگر بُحران طبیعی نیز نگرانی های بزرگی را برای مردم افغانستان به بار آورده است.
برف و بارانی نمی بارد آیا یک بار دیگر در کنار هزارن فاجعۀ سیاسی و اجتماعی، خشکسالی نیز دهکده های ما را از سکنه خالی خواهد ساخت و کشتزار ما را از رویش و ثمر باز خواهد داشت! آسمان دلتنگ افغانستان در این زمستان هوای باریدن ندارد، امید واریم تا خداوند گره از این مشکل ما بگشاید! و سخاوت را به آسمان افغانستان بر گرداند و بار آوری زمین های ما را از ما نگیرد!
دیشب برف اندکی بارید، کوه های پغمان و دامنه های قرغه سپید گونه شدند و بدنیگونه سپاه زمستان رو به سوی شهر آهسته آهسته نزدیک می شود. گویی زمستان شهر را در محاصره کشیده، محاصره یی که هفته هاست که چشم به راهش بودیم! گفته می شود امروز در شماری از مناطق کوهستانی افغانستان برف می بارد.
کابلیان قدیم می گفتند:« کابل بی زر باشد؛ اما بی برف نه ». ما همه گان برای ریختن پاغنده های برف دلتنگیم. به کاریزها و چشمه ها می اندیشیم و به دریا و کشتزار های که تا سبز می شوند آب می خواهند و باران.
در همین حال کشور همسایه، مسلمان، همزبان و همفرهنگ ایران! بیشتر از دو هفته است که دست کم یک هزار هشتصد عراده تانکر تیل افغانستان را در آن سوی مرز متوقف ساخته است.
از یک همسایۀ مسلمان و همزبان که حتیٰ در فکر جیب خرچی های رییس جمهور ما نیز است دیگر چه می توان انتظار داشت، شاید آن تیل ها کیفیت خوبی نداشتند. به همین سبب آخرین گزارش ها می گوید که همسایۀ مسلمان ما خود گذری بزرگی انجام داده و بخشی از تانکر های تیل افغانستان را در زخیره گاه های خود تخلیه کرده است.
این دیگر یک غارت و دزدی بیشرمانه است. وقتی دولتها خود دست به چنین دزدی هایی می زنند دیگر از باند های مافیایی و دزدان دریای چه گله یی می توان داشت!
توطئه های سیاسی ایران در پیوند به افغانستان، معمولاً در فصل زمستان گل می کند. گاهی انبوه مهاجران را از خانه های شان بیرون می کشد و چنان گله ها گوسفندان در دشت های سوزان رها می کند تا بمیرند و گاهی هم از مرز عبور می دهند تا در این سوی مرز تا رسیدن به آبادانیی بمیرند. دولت ایران همیشه از پناهنده گان افغانستان به گونۀ یک حربۀ سیاسی استفاده کرده است. ما همه ساله انبوه انبوه جسد کشته شده گان خود را از ایرانی ها تسلیم می شویم و گاهی هم اجساد کشته شده گان ما را در دشت ها می اندازند برای گرگان صحرایی.
بُحران را که چند سال پیش آنها به سبب برون راندند پناهده گان در یک زمستان سرد در دستگاه دولتی افغانستان به وجود آوردند تا هم اکنون ادامه دارد.
پارلمان وزیر خارجۀ افغانستان استیضاح کرد؛ ولی این امر چنان تنشی را در میان پارلمان و حکومت به بار آورد که دیگر هیچگاهی افغانستان نتوانست پنجره های تفاهم را در میان پارلمان و حکومت باز نگهدارد.
ایران این روز ها به سبب قرارداد عبور پایپ لاین گاز از خاک افغانستان بسیار عصبانیست. در دوران مجاهدین این دولت بزرگترین هیزم کش جنگ در افغانستان بود و تمام تلاش دولت ایران، این بود تا برنامۀ عبور پایپ لاین از خاک افغانستان را بر هم بزند و چنین بنمایاند که نا امنی ها و جنگ ها در افغانستان این سرمایۀ بزرگ را دود و خاکستر می سازد. بدینگونه یکی از کشور های که در تخریب افغانستان، در ویرانی زیر ساخت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افغانستان سهم داشته ایران است. ساسیون افغانستان باید به این نکته توجه داشته باشند که به دشواری می توان به قول و قرار دولت ایران اعتماد کرد!
امیدوارم تا بهار پُر بارانی داشته باشیم و دریا ها مان خروشان باشد و اگر سطح آب در دریا های افغانستان و عمدتاً در دریای هیرمند در سال آینده کاهش یابد، باید منتظر توطئه ها تازه یی دولت ایران بود. حتیٰ می توان نوع تنش های مرزی را نیز در آن صورت پیش بین بود.
چه باید کرد؟ ایرانی ها کشور ما را توهین می کنند. من باور دارم هیچ افغانی در ایران نرفته است تا دشنامی نشینده باشد. ما در نظر آنان همه گان پدر سوخته ایم. این دشنام آن قدر گران می آید و آن قدر زجر دهنده است که حتیٰ گلب الدین حکمتیار را بر آن وا می دارد تا کتابی بنویسد که:« هو ورونو مونژ پدر سوخته یو» یک ناسیونالیزم عظمت طلبانه در ایران حکومت می کند. این ناسیونالیزم سیاه با تعصب مذهبی نیز همراه است. این تعصب مبنای ایدیولوژیکی دولت ایران را می سازد.
با کرنش، دولت ایران به سخن افغانستان گوش نمی نهد.من باور دارم که معاون رییس جمهور افغانستان در سفر خویش به ایران مشکل تانکر های تیل را با آنها در میان گذاشت، ظاهراً ایرانی مشکل را حل شده دانستند، اما آنها معاون رییس جمهور را بردند به کارخانۀ تولید سلاح و بدینگونه به گونه غیر مستقیم خواستند تا قدرت خود را به رخ افغانستان بکشند!
رییس جمهور آن وقتی به افغانستان می آید در خانۀ ریس جمهور افغانستان در قصر ریاست جمهوری مناسبات افغانستان و امریکا را توهین می کند و دشنام می دهد. در بند هیچگون معیارها و آیین های دپلوماتیک نیست! این همه برای آن است که افغانستان با کرنش و عقب نشینی نمی تواند با همسایه گان متجاوز و قلدر خود به راحتی زنده گی کند. هر باری که کشور های همسایه بر ما فشار می آورند، ما عقب می نشینیم و چنین سیاستی حتیٰ آن فرصت تاریخی را که در جهت آبادانی و نیرومند شدن افغانستان به دست آورده بودیم، ظاهراً از دست داده دایم. این همسایه ها نمی گذارند تا آبی به راحتی از گلوی افغانستان فرو رود.
آیا ما می توانیم عمل همانند ایران انجام دهیم و خرید کالای ایرانی را تحریم کنیم. اگر چنین کنیم چگونه می توانیم مشکل را جبران کنیم. اتاق های تجارت افغانستان این مسأله را مطرح کرده است که باید کالای ایرانی تحریم شود، و اما شماری از کارشناسان بر این باور اند که این امر نتیجه یی در پی نخواهد داشت! و تأثیری بر اقتصاد ایران بر جای نمی گذارد. ایران هم اکنون یک کشور منزوی است. شورای امنیت سازمان ملل متحد بر آن تحریم وضع کرده است. من می پندارم بهتر است افغانستان به گروه کشور های تحریم کنندۀ ایران بپیوندد.
این امر نه تنها می تواند تأثیر بزرگ سیاسی داشته باشد؛ بلکه تأثیرِ مهم اقتصادی را نیز در پی خواهد داشت. هم اکنون که ایران از این همه روابط برادری و اسلامی دَم می زند هر روزی به هرگونۀ که دلش خواست برای ما آش تازه یی می پزد، و در پشت پردۀ دوستی چنین با دشمنی عمل می کند، بگذار که چهرۀ اصلی اش را مردم افغانستان ببیند.
این یک مسألۀ جدیست فکر می کنم افغانستان باید در قبال سیاست های ایران از سیاست های روز مره گی دست بردارد. ما به کمک کشور های همسایه در حل منازعۀ افغانستان نیاز داریم؛ ولی در جهت دیگر همین کشور های همسایه خود عامل عمدۀ ادامه جنگ در افغانستان اند. اگر آنها دستان مداخله گرِ خود را در آستین کنند، این بزرگترین کمک به افغانستان اند. مرا به خیر تو اُمید نیست شَر مرسان.
هنوز فرصت در پیش است، پیوند استوار و ستراتژیک افغانستان با ایالات متحد امریکا، ناتو و کشور های غربی فرصت خوبیست تا افغانستان با استفاده از آن از این بی ثباتی سیاسی گامی آن سوتر بگذارد. افغانستان ضعیف و ناتوان را هیچگاهی همسایه های طماع آرام نخواهند گذاشت. سیاسیون افغانستان؛ احزاب سیاسی افغانستان، جامعۀ مدنی افغانستان، پارلمان افغانستان، روشنفکران و متخصصان اقتصادی و سیاسی افغانستان باید دولت افغانستان را در مورد رسیدن به یک برنامه ستراتژیک سیاسی در مورد کشور های همسایه کمک کنند.
این بار فکر می کنم ایران در اندیشۀ توطئه های بزرگتری است. سال آینده خروج نیرو های ناتو از افغانستان آغاز می شود، بدون شک از هم اکنون عمدتاً ایران و پاکستان در اندیشۀ آن اند تا چگونه این جای خالی را پُر کنند. این خطر را باید جدی گرفت. تا گردونۀ خونین تاریخ یک بار دیگر آن حرکت خونین خود را در این سرزمینِ درد تکرار نکند!
جدی 1389 شهر کابل