به برگۀ پیشین به برگۀ اصلی به برگۀ بعدی  
 

گلدان

رفـــتی و در هوای تو دیوانــــه­ ام هنوز

روی لـــــبان حــــادثـه افسانـــه­ ام هنوز

لــبریز از طراوت عـطر شگوفه ­هاست

گلـــــدان خاطـرات تو در خانه­ ام هنوز

 
به جای مقدمه
تلاوتِ خورشید
زقومِ دشت نفرین
به نامت دست افشاند بهاران
لحظه های آبی اشراق
و گریۀ صد قرن در گلو دارم
نینوازِ نور
ترانه های برای تکسار
عاشقانه ها
آبنوسان برگ و بار آورده اند
چمزارانِ سرخ آفتاب
نسیمِ غـریب
تو شاهی و شهنامه اورنگ تو
شب خـیال تُـست
با نامِ تو
من آن دریا دلی دریا نوردم
اُمیدِ جاری باران
با خـیالی زلفانت
گلــدان
شعــلۀ طور
خلوت سبزِ درخـتان
دریای سـبز
از دو چشمانت من خدا را یافتم
تیری که ز شستِ من رها شد
باغِ قصه
فتحانِ وادی افسانه
بتـخانۀ پـندار
اینجا کلاغ لانه چه آراید
ای نگاهت تمامِ زنده گی
خدا با دیدگانت همزبان است
ای دو چشمت معنی شب های
شقایق سوخته
سیـــمرغ
دلم دیوانه گی آغاز کرده