« پاییز » بی برگشت! یادی از نویسندۀ شهید پاییز حنیفی
نام اصلی پاییز حنیفی عبدالرووف است. او به سال 1316 خورشیدی در شهر كابل زاده شده است. حنیفی از شمار نخستین شخصیت های فرهنگی افغانستان است كه به دست دژخیمان رژیم دست نشاندۀ اتحاد شوروی پیشین به سال 1357 خورشیدی سر به نیست شد. او را کشتند؛ اما صدای او بدون تردید پیوسته در زیر رواق فرهنگ و ادبیات کشور طنین انداز خواهد بود. به تعبیر واصف باختری شاعر و ادبیات شناس بزرگ كشور او نیز از همان پرنده گانی بی بازگشت جنگل رگبار است.
او را میتوان از شمار نخستین نسل طنز نویسان افغانستان خواند. او نخستبین گزینۀ نوشته های طنزی خود را به سال 1347 زیر نام « لبخند » در شهر كابل انتشار داد. بعداً این كتاب به سال 1379 خورشیدی به اهتمام دكتور اسدالله شعور به وسیلۀ ادارۀ نشراتی كیومرث در پشاور تجدید چاپ شده است.
پاییز در خانوادۀ تهیدسی به دنیا آمده بود. با دشواری زیاد آموزش خود را تا سویۀ بكلوریا با استفاده از دوره های آموزشی شبانه تكمیل كرد. تنگدستی برایش فرصت آن را نداد تا به آموزش در دانشكدۀ حقوق و علوم سیاسی كه مورد علاقه اش بود بپردازد. نوشته های او همیشه زبان انتقادی و طنز آمیزی داشته است كه این امر هرازگاهی مشكلاتی برای او به وجود می آورد.
در ادبیات معاصرافغانستان پاییز حنیفی بیشتر به نام پژوهشگر عرصۀ دانشهای عامیانه شهرت دارد. به یقین میتوان گفت كه او در این زمینه از شمار پیش گامان است. عرصه دیگری كه او در افغانستان شهرت دارد عرصۀ ادبیات كودك است. پاییز حنیفی نه تنها آثار قابل توجهی برای كودكان در نظم و نثر نوشته، بلكه ترانه و افسانه هایی عامیانه را برای كودكان نیز گرد آوری كرده است. یكی از برازنده گی كار زنده یاد حنیفی در این زمینه این است كه او چنین آثاری را بیشتر از ساحه گرد آوری می كرد نه از كتابخانه ها. از این نقطه نظر چنین آثار او از اهمیت بزرگ پژوهشی و اصالت بر خوردار است.
چنین به نظر می آید كه پاییز حنیفی یكی از پر كارترین پژوهشگران و نویسنده گان افغانستان بوده است كه با وجود مشكلات فراوانی كه داشت پیوسته مینوشت و مثل آن بود كه زنده گی را وقف نوشتن به كودكان و پژوهشها در زمینۀ ادبیات عامیانه كرده بود. این هم شماری از آثار نشر شدۀ او:
1- « عجب و رجب »، مجموعۀ سروده های انتقادی و انتباهی
2- « كان خنده »، این اثر در حقیقت ادامۀ همان « عجب و رجب » است
3- « تبسم »، مجموعۀ اشعار فكاهه و انتباهی
4- « نیلوفر »، مجموعۀ از چند بحر طویل
5- « نفحه »، مجموعۀ سروده های اجتماعی
6- « گنجی از سخن »، مجموعه یی از وجیزه ها
7- « سرود های محلی »، مجموعۀ افسانه ها و آهنگ های مردم
8- « لبخند »، ‹ جلد دوم › مجموعۀ افسانه های عامیانه
9- « ندا »، مجموعۀ ترانه ها
10- « صد برگ »، مجموعۀ سروده ها
11- « نگین الماس »، مجموعۀ سروده ها
12- « ندای كودك »، مجموعۀ ترانه های عامیانه برای كودكان
13- « جبران شكست »، داستان
14- « فریب دوستانه »، داستان
15- « دشلمه »
16- « توضیحی بر ضرب المثلها »
پاییز حنیفی در چهل و یك ساله گی به شهادت رسید و در این مدت كما بیش یك دهه فرصت یافت تا به تحقیق و آفرینش بپردازد، آن گونه كه از آثارش بر می آید او با عشق بزرگی به كار نویسنده گی می پرداخته است. این در حالیست كه همیشه فقر، تهی دستی و غضب حاكمان روز گار با او دست و گریبان بود. از او آثار زیادی در زمینۀ نظم، نثر و پژوهش های ادبی وجود دارد كه آن شهید در زمان حیاتش نتوانست آن ها را به چاپ برساند. روانش شاد باد! و نفرین بر آدمکشان بی فرهنگ!