آفتاب جاری جاوید
هان ای امید دور
نام نجیب تو
چون واژۀ مقدس ایمان
در یک سُرود ناب نیایش
با لحظه های سبز عطوفت
پیوند خورده است
دانم که تا هنوز
آن گرمی نگاه نخستین
همگام نبض های شتابان
در آن سکوت لحظۀ دیدار
دیدار اولین
بر دست های سبز بهارانۀ خیال
چون چشمه سار خاطره جاری است
بر من مگو حکایت انجام
ای نور
ای آفتاب جاری جاوید
این جا هنوز گام نخستین
پیموده می شود
در راه بی نهایت امید
شهر کابل حمل ١٣٦٣