به برگۀ پیشین به برگۀ اصلی به برگۀ بعدی  
 

تجربۀ بلند پرواز

در این اتاق
در این کلافۀ اندوه
به پرنده ­یی اندیشم
که پَر­هایش
در حجم محدود یک قفس
                   از نفس باز می ماند

وقتی تنهایی
صدای خنده­ هایم را بلعید
وقتی تنهاترین آواز
صدای قلب من بود
اتاق مرثیۀ مجسمی گشت
در سوگ یک مصاحب انسان
                 در سوگ یک فرشته

در این اتاق
در این کلافۀ اندوه
به پرنده یی اندیشم
در آن حصار بافته از سیم
که تجربۀ بلند  پرواز را
روزها
در تجربه ­گاه ذهن خویش
                         تکرار می کند
جدی ١٣۵٩ شهر شبرغان